نامه های سرگشاده 3
سلام جان شیرینم : الان که دارم برات می نویسم تو توی تختت لالا کردی امروز صبح باهم رفتیم تا مهد کودک وتو توی کالسکه خوابت برد اونجا گفتن تو خیلی نی نی هستی ونپذیرفتنت اما نمیدونم چرا خوشحال شدم //با اینکه دارم بشدت دنبال یه مهد خوب میگردم// هزار ترس ودلاشوبه واسترس تودلم بود! چرا؟ خوب واسه اینکه تو جون منی ونمیخوام حتی یه ثانیه بدون توباشم اما دارم کارمو از دست میدم .....میگن: - نی نی نباید باهات بیاد سرکار. - اگه نی نی باشه تو نمیتونی خوب کارکنی. - نی نی باید بره مهد کودک! اونا این حرفا رو خیلی راحت می زنن ونمی دونن چقدر کلماتشون آزارم میده چرا هیچکس مامانا و نی ن...